به نام چاشنیبخش زبانها *** حلاوتسنج معنی در بیانها
به نام آن خداوندی سخنم را آغاز میکنم که یاد او تاثیر سخن را زیاد میکند و کلام را شیرینی میبخشد.
بلند آن سر، که او خواهد بلندش *** نژند آن دل، که او خواهد نژندش
خداوند هر کسی را بخواهد عزیز میکند و هر که را بخواهد خوار و ذلیل میسازد.
در نابسته احسان گشاده ست *** به هر کس آنچه میبایست، داده ست
خداوند درِ احسان و بخشندگیاش را به روی همه باز کرده است و به هر کس آن چیزی را که لازم و شایسته او بوده، بخشیده است.
به ترتیبی نهاده وضع عالم *** که نی یک موی باشد بیش و نی کم
خداوند، جهان را طوری آفریده است که همه چیز در جا و اندازه خود است و هیچ چیز کم و زیاد آفریده نشده است.
اگر لطفش قرین حال گردد *** همه ادبارها اقبال گردد
اگر لطف خدا شامل حال کسی شود، همه بدبختیهای او تبدیل به خوشبختی میشود.
و گر توفیق او یک سو نهد پای *** نه از تدبیر کار آید نه از رای
اگر لطف خداوند شامل حال بندهاش نشود، دیگر از دست اندیشه و عقل کاری برنمیآید و انسان از انجام هر کاری ناتوان خواهد بود.
خرد را گر نبخشد روشنایی *** بماند تا ابد در تیرهرایی
اگر خداوند راه عقل را روشن نسازد و راه درست را نشان ندهد، همیشه عقل در نادانی میماند.
کمال عقل آن باشد در این راه *** که گوید نیستم از هیچ آگاه
زمانی عقل انسان در راه شناخت و معرفت به کمال میرسد که به ناآگاهی اقرار کند.
معنی لغات لطف خدا:
چاشنی: طعم و مزه
حلاوت: شیرینی
بیان: زبانآوری
نژند: خوار و پست
احسان: نیکی
قرین: همراه
ادبار: بدبختی
اقبال: خوشبختی
توفیق: موفقیت و کامیابی
تدبیر: چارهاندیشی
رای: عقیده و نظر
شیرین و فرهاد یکی از زیباترین مجموعههای عاشقانه در قالب مثنوی بوده و وحشی بافقی این مجموعه را به تقلید از خسرو و شیرین سروده است. شعر لطف خدا از ابیات آغازین این منظومه عاشقانه انتخاب شده است.